پاسخ مشابهی در بریتانیا پس از معرفی سیاست “برهنه زیر آرنج” در حدود 10 سال پیش مشاهده شد. ما به عنوان 2 کارآموز جراحی و یک جراح ارشد می پرسیم: حقیقت کجاست؟
واقعاً چه چیزی برای بیماران، ایمنی بیمار و کارکنان بیمارستان بهترین است؟ اگر به شواهد پشتیبان بپردازیم، آیا به همان نتایج می رسیم؟ آیا باید عواملی را علاوه بر ریزش نظری باکتری برای هدایت پروتکل اتاق عمل با هدف کاهش عفونت زخم در نظر بگیریم؟
گاهی اوقات، استفاده از لباس اتاق عمل زنانه ازبهترین شیوه هایی که نشان داده می شود و باعث بهبود می شوند خواهد بود، به موقع اتخاذ نمی شوند. سنت – به ویژه در جراحی – تحمل تاخیر بین انتشار شواهد قانع کننده برای روش های کنترل عفونت و معرفی آن روش ها در عمل وجود دارد.
در دهه 1840، ایگناز سملوایس و الیور وندل هولمز شواهدی را ارائه کردند که نشان میداد شستن دستها میتواند عفونت را کاهش دهد، اما تا زمانی که لیستر این عمل را در دهههای 1860 و 1870 رایج کرد، رواج یافت.
تقریباً 30 سال طول کشید تا شستن دست ها حتی به عنوان «عمل خوب» پذیرفته شود. در واقع، خود پذیرش “پزشکی مبتنی بر شواهد” از یک جدول زمانی مشابه پیروی کرد: اولین بار توسط کوکرین در دهه 1970 توصیف شد، اما تا دهه 1990 به طور گسترده پذیرفته نشد و تدریس شد.
در مثالی دیگر، استفاده از دستکشهای جراحی، اگرچه نشان داده شد که توسط رزیدنت ارشد دکتر ویلیام هالستد، دکتر بلادگود (کنایه از نام او از ما دور نیست) در دهه 1890 عفونت را کاهش میدهد، اما تا دهه 1920 معمول نبود.
باز هم یک تاخیر 30 ساله. با این حال، دلایل ذکر شده برای نپوشیدن دستکش در اوایل، داستانی ظریف اما مهم را بیان می کند: دستکش ها، که مسلماً در آن زمان دست و پا گیر و ضخیم بودند، «حس لامسه» جراحان را مختل کردند. این مبارزه بین فداکاری در عملکرد و بهبودهای بالقوه در کنترل عفونت تا بحث کنونی ادامه دارد.